بهره بردن از احساسات منفی به نفع خودمان
ما در جستوجوی بیپایان خود برای رسیدن به خوشبختی، بهراحتی میتوانیم احساسات منفی را کنار بگذاریم، جدی نگیریم یا از آنها فرار کنیم. ولی حقیقت این است که احساسات ناخوشایند ما، اجتنابناپذیرند و حتی میتوانند نقش مهمی در افزایش سلامتی و تندرستی ما داشته باشند.
راههای استفاده از احساسات منفی
در مسیر رسیدن به سعادت و خوشبختی قطعا باید احساسات منفی خود را کنار گذاشته و تا جای ممکن از آن ها دوری کنیم. اما حقیقت این است که بروز این احساسات منفی و ناخوشایند گاهی اجتناب ناپذیر خواهند بود. در این مقاله قصد داریم به این موضوع بپردازیم که چگونه از احساسات منفی خود به طور مثبت بهره برده و از آن برای پیشرفت در زندگی و بهبود سلامتی استفاده کنیم. شاید درک این مطلب کمی برای شما عجیب باشد، ولی با خواندن این مقاله شگفت زده خواهید شد، پس با ما همراه باشید.در تحقیقی که به تازگی در دانشگاه اُلین انجام شده است، به این نتیجه رسیدند که تجربه کردن و بیان نمودن احساسات در واقع نشانه دهنده ی سلامتی و تندرستی در افراد است. ولی برخلاف آن، بین پنهان کردن احساسات منفی و فرار از آن ها رابطه ای با افزایش سلامتی و تندرستی وجود ندارد.
غلبه بر احساسات منفی
در این تحقیق بیان شده است: سلامت روانی شرکت کنندگانی که در اتفاقات روزمره احساس شادی و غم را به صورت ترکیبی درک می کردند، بسیار بیشتر از افرادی بود که تنها غم یا شادی را احساس می کردند. این طور به نظر می رسد که توجه کردن به هر دو صورت احساسات، اعم از مثبت و منفی باعث افزایش سطح سلامت روان می شود.یکی از نکاتی که باید توجه کنیم این است که نباید بگذاریم احساسات منفی ما به منبعی از شرم و احساس گناه تبدیل شوند، اگر اجازه این کار را بدهیم در این صورت کاری کرده ایم که این احساسات به نقطه ی بدی برسند و به جای تاثیر روی سلامتی، باعث ایجاد بیماری و رنجش روحی شوند. بنابراین باید نسبت به این احساسات منفی و ناخوشایند واکنش صحیحی نشان دهیم. در اینجا به چند مورد از احساسات منفی که باید آن ها را بپذیریم و مورد استقبال قرار دهیم، اشاره خواهیم کرد.
مواجهه با سختی ها دیدگاه شما را تا حد زیادی تغییر می دهد
همیشه می توان از بزرگ ترین سختی ها و چالش های زندگی استفاده ی بهینه کرد. قطعا این جمله درست است، «هر چیزی که شما را نمی کشد، مطمئنا شما را قوی تر خواهد کرد». بسیاری از افراد در زندگی به این عقیده رسیده اند که دغدغه ها و نگرانی هایی که در زندگی داشته اند به فرصت هایی تبدیل شده که نگاه آن ها را نسبت به زندگی کاملا تغییر داده است و با استفاده از همین احساسات به این نتیجه رسیده اند که در زندگی چه چیزی واقعا اهمیت دارد.بنا به گفته ی دکتر نورمن نویسنده ی کتاب «موهبت سختی»، در زندگی می توان ارزشمندترین درس ها را از سختی ها، شکست ها و عیب هایی به دست آورد که انسان مجبور است با آن ها مقابله کند و سپس آنان را بپذیرد. در حقیقت، این سختی ها سبب پدید آمدن موهبت های غیرمنتظره ای در زندگی شده اند.
گاهی اوقات این موهبت های غیرمنتظره ممکن است به عنوان مسیر تازه ای در زندگی یا تغییر مسیر شغلی شما خود را نشان دهد، و شما را از راه های اشتباهی که دنبال می کردید، بازدارد. یا در مواردی ممکن است موفقیت بزرگی در هر زمینه ای نصیب شما کند. فقط کافی است این موقعیت ها را بشناسید و از آن ها استفاده کنید.
خشم می تواند خلاقیت شما را فعال کند
بسیاری از اوقات احساسات منفی می تواند سبب سرکوب شدن خلاقیت در شما شود، ولی از لحاظ علمی گاهی هم این احساسات می تواند باعث بروز خلاقیت و ایجاد فکرهای جدید و نو شود.طی تحقیقاتی که اخیرا صورت گرفته، افرادی که روز خود را بااحساسات منفی شروع می کنند و بااحساسات منفی به پایان می برند، دارای بیشترین بازدهی در خلاقیت خواهند بود! و پربازده ترین روزها برای آن ها، همان روزهایی خواهد بود که بااحساسات منفی آغاز کرده اند. تعجب آور است، نه؟! به این دلیل این افراد خشم خود را در جهت موفقیت در کارشان هدایت می کنند. در واقع خشم نیرویی به فرد می بخشد که می توان از آن در جهت مثبت بهره مند شد.
دیوید برکوس نویسنده کتاب «افسانه های خلاقیت» می گوید: زمانی که در وضعیت روحی بدی قرار دارید؛ بهترین کاری که باید انجام دهید این است که به مسائل دشوار و پروژه هایی که از پس آن بر نیامده اید، بپردازید! باید به احساسات منفی خویش به دید سوختی نگاه کنید که شما را در مسیر رسیدن به خلاقیت یاری می کند.1
تلاش برای مقابله با شرم کمک میکند تا مهربانی را ترویج کنید
نویسندهی جسور و بزرگ، برنه براون (Brene Brown)، در بیش از یک دهه پژوهش بر روی شرم و آسیبپذیری، چه چیزی را کشف کرد؟ او میگوید: «شرم کُشنده است و من فکر میکنم ما در آن غرق شدهایم.»شرم (همان احساس ناخوشایندِ حقارت یا پریشانی است و در این باور ریشه دارد که ما بهشکلی دارای کمبود هستیم) چیزی است که موجب میشود تا از برقراریِ ارتباط با دیگران پرهیز کنیم، زیرا میترسیم آنها عیبهایی را که سعی در مخفی کردنشان داریم، ببینند. ولی یکی از جنبههای مثبت شرم این است که میتوانیم بر آن غلبه کنیم و ارتباط قویتری را با دیگران برقرار کنیم و نسبت به خودمان و دیگران، مهربانتر شویم.
براون میگوید: «احساس شرم زمانی ایجاد میشود که من به این باور برسم که تنها هستم. شرم زمانی که از آن صحبت شود، دوام نمیآورد. شرم در صورت وجود همدلی، از میان خواهد رفت.»
بدبینی موجب افزایش بهرهوری میشود
ما همیشه تمایل داریم که برای دیدن جنبههای مثبت هر چیز، در مقایسه با دیدن نیمهی خالی لیوان، ارزش بیشتری قائل شویم. ولی خوشبینیای که با حدی از منفیبافی یا بدبینی همراه نباشد، لزوما نگرش سازندهای نیست. همانطور که آدام گرانت (Adam Grant)، استاد دانشگاه وارتون (Wharton) در یکی از نوشتههای صفحهی لینکدین خود میگوید: مطالعات نشان میدهد که «بدبینهای تدافعی» (کسانی که معمولا در هر موقعیتی به این فکر میکنند که ممکن است چه چیزی درست پیش نرود) بههمان اندازهی «خوشبینهای استراتژیک»، در طیف گستردهای از کارها، عملکرد خوبی دارند.روانشناس، جولی نورِم (Julie Norem)، در قدرت مثبتِ تفکر منفی مینویسد: «ابتدا پرسیدم چگونه این افراد با وجود بدبینیشان، میتوانند چنین عملکرد خوبی داشته باشند. پس از مدت کوتاهی متوجه شدم که آنها بهدلیل بدبینیشان، عملکرد خوبی دارند … زیرا تفکر منفی آنها، نگرانی را به عمل تبدیل میکند.»
در پایان گرانت اشاره میکند که آنچه بیش از همه در دستیابی به موفقیت تعیینکننده است، رسیدن به تعادلی درست میان خوشبینی و بدبینی و انتخاب استراتژیهای آمادهسازیای است که با طرز فکر شما سازگاری داشته باشد.
گرانت مینویسد: «اگر بدبینیِ تدافعی داشته باشید، ممکن است که در زمان آماده شدن برای انجام کاری که برایتان مهم است، بخواهید که بهجای تواناییهایتان، ضعفهایتان را فهرست کنید و بهجای جرعهای از اعتماد به نفس، یک لیوان نگرانی بنوشید.»2
حسادت میتواند موجب پیشرفت شود
از کودکی به ما گفتهاند که از حسادت پرهیز کنیم. حسادت موجب میشود که ما احساس کنیم، شخصیت یا داشتههای ما بهنحوی ناقص و ناکافی است. ولی بر اساس مقالهای در مجلهای علمی، این احساس (در بیخطرترین و خوشخیمترین شکل خود) میتواند ما را تحریک کند تا پیشرفت کنیم.لوری دِشِن (Lori Deschene)، بنیانگذار وبگاه تاینی بودا، مینویسد: «پس از اینکه متوجه شدید لزوما دیگران همهی چیزهایی که شما تصور میکنید و خواهان آن هستید را ندارند، گام منطقی بعدی این است که بفهمید آنچه میخواهید، واقعا چیست و شما به چه چیزی حسادت میکنید؟ نامزد خواهرتان یا حسی از تعلق؟ شغل پسر عمویتان یا حسی از موفقیت؟ برنامهی زندگی عمویتان یا حسی از ماجراجویی؟ اگر شما بهطور مشخص بفهمید که آنها چه هستند و بپذیرید که چیزهایی که میخواهید، برای شما و برای دیگران به یک شکل رخ نمیدهند، میتوانید تمام چیزهایی را که در زندگی میخواهید، داشته باشید.»
از دست دادن میتواند منتهی به قدرشناسی شود
گاهی باید چیز مهمی را از دست بدهیم، تا قدر داشتههایمان را بیشتر بدانیم. در درازمدت، خسارتهای طاقتفرسا میتواند به کاتالیزور قدرتمندی برای حس قدرشناسی عمیق و امیدوارکننده به زندگی تبدیل شود.لین هیوز (Lynne Hughes)، بنیانگذار کمپ منطقهی آرامش برای کودکان داغدار میگوید که از دست دادنِ پدر و مادر در سنین جوانی، به او آموخت که قدردانِ موهبتهای کوچک و بزرگی باشد که از تمام روابط موجود در زندگیاش ناشی شدهاند.
هیوز در نوشتهای مینویسد: «این یکی از موهبتها و درسهای از دست دادن است. من که گرد غم بر چهرهام نشسته بود، بهخاطر لحظاتی که داشتم و موهبتهای غیرمنتظرهای که [رابطههایم با دیگران] به من داده بودند، احساس خوشبختی کردم.»
افکار و احساسات منفی، فرصتی را برای پرورش آگاهی فراهم میکنند
تمرین آگاهی (که هدف از آن، پرورش آگاهی متمرکزی در مورد لحظهی حال است) میتواند رابطهی ما با احساسات منفی را تغییر دهد و به ما امکان دهد تا این احساسات را بدون قضاوت یا احساس شرم، تجربه کنیم.در برنامهی آموزشی جستوجو در درون خویشتنِ گوگل نوشته شده است: «حسی بد در مورد داشتنِ احساسات منفی، روش مؤثری برای ترکیب کردن و تقویت کردن شرایط است. شما میتوانید بهسرعت، برخی از احساسات منفی را بسازید که همهی آن میتواند فرو بریزد.»
اما همانطور که سوگیال رینپوچه (Sogyal Rinpoche) توضیح میدهد، تمرینهای افزایش آگاهی و تمرکز حواسی مانند مراقبه، به ما امکان میدهد تا افکار و احساسات منفی را بدون قضاوت، مقاومت یا تقلا تجربه کنیم. او در کتاب زندگی و مرگ مینویسد:
«اغلب ما نمیدانیم که در مورد احساسات منفی یا بعضی احساسات مشکلساز خود چه کنیم. در وسعت و گستردگی مراقبه، میتوانید افکار و احساسات خود را با نگرشی کاملا بیطرفانه مشاهده کنید. وقتی نگرش شما تغییر میکند، کل فضای ذهن و حتی خود ماهیت افکار و احساسات شما نیز تغییر خواهد کرد. وقتی شما سازگارتر میشوید، آنها نیز سازگارتر میشوند؛ اگر شما هیچ مشکلی با آنها نداشته باشید، آنها نیز هیچ مشکلی با شما نخواهند داشت.»3
پی نوشت:
1.www.parvaresheafkar.com
2.www.chetor.com
3.www.vista.ir
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}